بهترین روش برای اذیت کردن یه پسر اینه که

بری دم در کلاسش به استاد بگی با فلانی کار دارم

اونم میپرسه چیکارش داری؟میگی مامانش براش لقمه آورده...(:

دیروز خونه ی مادر بزرگم بودیم برای ناهار، خلاصه بعد از ناهار رفتم 

که آب بخورم دیدم یه شیشه دلسترداره بهم چشمک میزنه!

منم خر شدم رفتم یه لیوان کامل خوردم، چشمتون روز بد نبینه وقتی همه رو خوردم فهمیدمسرکه بوده

. کل فامیل داشتن منو نگاه میکردن. دیگه دیدم چاره ای نیست رفتم تو افق محو شدم

، الانم از افق دارم پست میزارم براتون آی لاویو pmc

مهمونی بودیم کلی هم مهمون دعوت بود.بچه صاحبخونه که 4 یا 5 سالش بود اون وسط یورتمه میرفت

که یهو یه گ*و*ز بلند داد.باباش بُدو اومد وسط گرفتش و سرش داد کشید که بی ادب این چه کار بدیه که کردی؟

بچه با صدا بلند گفت چرا مامان می*گ*و*زه تو میخندی و هی میگی یکی دیگه، یکی دیگه!! اونوقت منو دوا میکنی؟

دیگه از اندر احوالات مهمونا چیزی نمیگم ^_^

مجري: فاميل دور اين برگه چيه دستته؟

فاميل: ليست کلاساييه که بچه م رو توش ثبت نام کردم،نوشتم که ساعتاشون يادم نره بده ببينم

...زبان انگليسي؟ برنامه نويسي کامپيوتر!؟ فيزيک هسته اي!!!!؟ اينا چيه!؟

فاميل: آقاي مجري اين بچه همسايه الفبا رو ياد گرفته نميدوني ننه باباش چه پزي ميدن!

ميخوام روشون رو کم کنم!

مجري: پس اين بچه کي بايد بچگي کنه!؟

فاميل: از هفت تا هفت و نيم کلاس نداره،ميتونه اونموقع بچگي کنه!

تازه واس آينده ش هم خوبه،مثل من آس و پاس نميشه

مجري: يني چون تو نتونستي به جايي برسي اين بچه حتماٌ بايد دکتر مهندس شه!؟

فاميل: خدا نکنه! دکتر مهندسا که همه بيکارن! من ميخوام بچه م کلاهبردار شه!

روایت داریم....

مرد اونیه که با پیژامه و تی شرت بره مخ بزنه!!!

وگرنه با پورشه و مازراتی که حسن کچل هم میتونه..

بعلـــــــــــــه

ﻣـﻦ؟؟؟

- ﻧﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﯾﺖ .... 

.

.

.

.

.

.

.

.

ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﯾﺎﻟﻮﮔﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺭس ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪیم