آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ❀ صرفا جهت خنده ❀ و آدرس funny-2014.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 8 بازدید دیروز : 0 بازدید هفته : 8 بازدید ماه : 9 بازدید کل : 6248 تعداد مطالب : 129 تعداد نظرات : 15 تعداد آنلاین : 1
جواب نامردی رو باید با نامردی داد...!
وقتی دوستـم پــارتــی میگــیره و منو دعوت نمی کنه.
..
.
.منم خوب کاری می کنم زنگ میزنم به پلیس
پسرخالم 4 سالشه رو فرش خونمون خرابکاری کرده بود
مامانشم داشت تو جمع دعواش میکرد.
اونم با همون لحن بچه گونش گفت
خوب چیکار کنم....سوراخه میریزه دیگه!ینی همه پاره شدن از خنده :)))
داییم از سفر اومده بود، بهش گفتمﺗﺎﺟﺮ ﻭ ﺟﻬﺎﻧﮕﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﺎﺭﮐﻮﭘﻠﻮ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ ...- ﭼﻪ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ﻣﺎﺭﮐﻮ؟یهو برگشت گفت: ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﻪ ﺍﺳﻢزهرمار آﻭﺭﺩﻩ ﺍﻡ . :|ﻣﮕﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﯾﻪ ﻗﺮﻭﻥ ﭘﻮﻝ ﮐﻒ دستم ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﻗﻊ ﺳﻮﻏﺎﺗﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ .پاشو برو تو اتاقت با این قیافِت شاسکول :|
امیر علی داداش تانکر اسیدو کجا پارک کردی بپرم توش شنا کنم
اﮔﻪ ﯾﻪ ﺟﺎ ﺩﻋﻮﺍﺑﺸﻪ:
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯿﻪ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﻪ!
ﺁﻟﻤﺎﻧﯿﻪ ﻓﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ ﻣﯿﺮﻩ!
ﺳﻮﺋﯿﺴﯿﻪ ﺟﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﺘﺸﻮﻥ!
ﻋﺮﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ!
ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ!!!!
ﻭﺍﻻﺍﺍﺍﺍ دیگه
داییم میره دبی سوار تاکسی میشه وقتی که نزدیک مقصد میرسه
نمیدونه چه جوری به عربه بگه که توقف کن رسیدم
کلی فکر میکنه میگه: حاجی صدق الله العلی العظیم :|
امروز یه پیکان دیدم داغونِ داغون ، مال سال ۴۸ بود اصن یه وضی
پشتش نوشته بود “هرچی دارم از دعای مادرمه” !
یکی نیس بگه خو آخه بدبخت تو عاق والدین شدی کدوم دعااااااااا !؟
والاااااااا
از همون لحظه اول که با پدر و مادرم وارد سالن مهمانی شدم چشمم بهش افتاد
و شور هیجانی توی دلم به پا کرد. طول سالن را طی کردم و روی یک صندلی
نشسته دوباره نگاهش کردم درست روبروی من بود این بار یک چشمک بهش
زدم و لبخند زدم و یواشکی به اطرافم نگاه کردم تا کسی منو ندیده باشد کسی
متوجه من نبود. خودم را بی تفاوت مشغول حرف زدن کردم ولی چند لحظه بعد
بی اختیار چشمم را بهش انداختم و بهش نگاه کردم چه جذاب و زیبا و با نفوذ بود
. دوباره او چشمک زد بیشتر هیجان زده شدم. به خودم گفتم که از فکرش بیایم بیرون
باز هم مشغول گوش دادن به حرف های بقیه بودم ولی حواسم به آن طرف سالن
بود. می خواستم برم پیشش ولی خجالت می کشیدم جلوى والدین و صاحب خانه
. حتماً اگر جلو و پیشش مى رفتم با خودشون مى گفتن عجب پسر پررویی! توی دوراهی
عجیبی مانده بودم. دیگه طاقتم تمام شده بود. دل به دریا زدم و گفتم هر چه
باداباد بلند شدم و با لبخند به طرفش نگاه کردم وقتی بهش رسیدم با جرات تمام
دستم رو به طرفش دراز کردم؟ برش داشتم و گذاشتمش توی دهنم،
به به! عجب شیرینی خامه ای خوشمزه ای بود! :D
ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﮔﻔﺖ ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﻮﺯﯾﺪﯼ ﻓﺤﺸﺖ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﻣﺎﻏﺸﻮ ﮔﺮﻓﺖ
ﺭﻭ ﻭﻟﺶ ﮐﻦ، ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻩ. ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺧﻮﺷﺶ ﺍﻭﻣﺪ ﻫﻤﻮﻧﻮ ﺑﮕﯿﺮ
ﮐﻪ ﺯﻥ ﺯﻧﺪﮔﯿﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﭘﺎ ﯾﻪ ﭘﺎﻡ ﮔﻮﺯﯾﺪ ﭼﯽ؟ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﻭ ﯾﻪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﺵ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺳت
کثافت چیست؟؟؟؟؟؟؟؟...........کثافت اون سوسکیه که وقتیمیری با تمرکز میشینی تو دستشویی یهویی جلوت سبز میشه
تازه وقتیم که روش اب با افتابه اب میاشی که بمیره پر در میاره پرواز میکنه
لامصب بد دردیه ادم نه میتونه بره نه میتونه بمونه
عضو شوید
عضویت سریع